جدول جو
جدول جو

معنی تاج الکتاب - جستجوی لغت در جدول جو

تاج الکتاب(جُلْ کُت تا)
سید تاج الکتاب، ظهیرالدین سرخسی. عوفی در ترجمه احوال وی آرد: السید الاجل ظهیرالدین تاج الکتاب السرخسی رحمهالله علیه. کان سیادت و جان سعادت بر آسمان علوم ماه تابان و بر فلک علو خورشید رخشان مدتها دیوان انشاء سلطان شهید برسم او بود منشآت او مقبول فضلا و مکتوبات او پسندیدۀ علما چنانکه نثرۀ نثار نثر او سزیدی... (لباب الالباب چ اوقاف گیب ج 1 ص 137). وی معاصر تاج الدین تمران شاه بود. رجوع به تاج الدین تمران شاه در همین لغت نامه شود. از اوست:
یک ذره چو نیست در منت بستگئی
منمای دل ریش مرا خستگئی
کم کن ز جفا و جور چندانک دلم
خو باز کند از تو به آهستگئی.
#
اگر سفیهی با تو طریق جور سپرد
جفات گفت وبیازردت از جنون و عته
بعاقبت نظری کن بعافیت میزی
مقابله چه کنی مرسفیه را بسفه.
(لباب الالباب ج 1 ص 139)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ام الکتاب
تصویر ام الکتاب
ام القرآن، سورۀ فاتحه، قرآن، برای مثال فیض ام الکتاب پروردش / لقب امّی خدای از آن کردش (جامی۱ - ۶۸)، لوح محفوظ، در تصوف عقل اول که در نظر بعضی مرتبۀ وحدت است و به قول بعضی دیگر عبارت از نور محمدی است
فرهنگ فارسی عمید
(اُمْ مُلْ کِ)
فاتحۀ کتاب (قرآن) ، زیرا در هر نماز بدان ابتدا می شود. (از لسان العرب). سورۀ فاتحه از قرآن. (از لسان العرب) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ام القرآن.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ام الکتاب
تصویر ام الکتاب
سوره فاتحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ام الکتاب
تصویر ام الکتاب
((~. کِ))
قرآن، سوره فاتحه
فرهنگ فارسی معین